Only Truth

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۹ مطلب با موضوع «دل نوشت» ثبت شده است

ده سال بعد از حال این روزام

با کافـه هـای بــی تو درگیرم

گفتم جهان بی تو یعنی مرگ

ده سال ِ رفتــی و نمی میرم


ده سال بعد از حال این روزام

تو تــوی آغـــوش یکی خوابی

من گفتم و دکتر موافق نیست

تو بهتـــر از قرصـــای اعصابــی


ده سال بعـــد از حــال این روزام

من چهل سالم می شه و تنهام

با حوصـــله  ،قرمز، سفید ، آبی

رنگین کمون می سازم از قرصام


می ترسم از هر چی که جا مونده

از ریمل ِ با گریـــه هـــــــا جـــــاری

از سایه روشن های بعد از ظهر

از شوهری کـــه دوستش داری


گرم ِ هم آغوشی و لبخندین

توُ بستر ِ بـــی تابتون تا صبح

تکلیف تنهـاییــم روشن بود

مثل چراغ ِ خوابتون تا صبح


ده سال ِ که لب هام و می بندم

با بوسه هــــای تلـــخ هر جایـی

ده سال ِ وقتی شعر می خونم

لبخند ِ روی صندلــــی هــایــی


یه عمر بعد از حال این روزام

یـــه پیرمردم توی ِ یـــه کافه

بارون دلم می خواد، هوا اما

مثل موهای دخترت صـــافه


#حسین_غیاثی

  • HM DI

search

راه میروم...
شهر زیر پاهایم تمام می شود
تو,
هیچ کجا نیستی...!

#رضا_کاظمی
#hd
Only for me
join on telegram
https://telegram.me/joinchat/Af-nOj4Ces5UBGnfVms_0A

  • HM DI

موی سیاه‌ 

سال ها گذشت 

ما به هم نرسیدیم

جای تو اما ، زنی همراه من است 

به تو شباهتی ندارد 

از تو بهتر نیست 

حتی از تو زیباتر نیست 

تنها بخاطر لجاجتم کار به اینجا رسید 

اما ، وقتی موهایش را باز میکند 

بی اختیار مثل همیشه تو را صدا میزنم 

و او میخندد 

با اشتیاق میپرسد

رابطه ی بین موهایش و دخترمان چیست ...؟!

و من هر بار "میمیرم....


#پیام_جعفری

Join on telegram Only for me


https://telegram.me/joinchat/Af-nOj4Ces6Sund37by8kw






  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۴۶
  • HM DI

عید

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۳۱
  • HM DI


داستان

خداگفت :

- لیلی یک ماجرا ست ، ماجرایی آکنده از من .

ماجرایی که باید بسازیش .

شیطان گفت :

- تنها یک اتفاق است . بنشین تا بیفتد .

آنان که حرف شیطان را باور کردند ،

نشستند و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد .

مجنون اما بلند شد ، رفت تا لیلی را بسازد .

خدا گفت :

- لیلی درد است ، درد زادنی نو .

تولدی به دست خویشتن .

شیطان گفت :

- آسودگی ست . خیالی ست خوش .

خدا گفت :

- لیلی، رفتن است . عبور است و رد شدن .

شیطان گفت :

- ماندن است . فرو رفتن در خود .

خدا گفت :

لیلی جستجو ست . لیلی نرسیدن است و بخشیدن .

شیطان گفت : خواستن است ، گرفتن و تملک .

خدا گفت : لیلی سخت است . دیر است و دور از دست

شیطان گفت :

- ساده است . همین جایی و دم دست .

و دنیا پر شد از لیلی های زود .

لیلی های ساده اینجایی . لیلی های نزدیک لحظه ای .

خدا گفت :

- لیلی زندگی ست . زیستنی از نوعی دیگر .

لیلی جاودانگی شد و شیطان دیگر نبود .

مجنون ، زیستنی از نوعی دیگر را برگزید

و می دانست که لیلی تا ابد طول می کشد .

 

 

 

عرفان نظرآهاری

  • HM DI

خواننده و اهنگساز : رضا یزدانی 

تنظیم: فرزین قره‌گزلو

ترانه سرا : یغما گلرویی


تموم حس تاریخو

توی برق چشات داری
شبیه دخترک های 
رو قلیون های قاجاری
شکوه دوره مادی
غم تاراج تیموری

 تموم حس تاریخو  توی برق چشات داری

دانلود در ادامه مطالب

  • HM DI

بیا تا برات بگم اسمون سیا شده

 دیگه هر پنجره ای، به دیواری وا شده
 بیا تابرات بگم گل، تو گلدون خشکیده
 دست سردم تا حالا، دست گرمی ندیده

 بیا تامثل قدیم، واسه هم قصه بگیم
 گم بشیم تو رویاها، قصه از غصه بگیم
 بیا تا برات بگم، قصه بره و گرگ
 که چه جور آشنا شدن، توی این دشت بزرگ

 آخه شب بود می دونی، بره گرگ رو نمی دید
 بره از گرگ سیاه، حرف های خوبی شنید
 بره ی تنها رو گرگ، به یه شهر تازه برد
 بره تا رفت تو خیال، گرگ پرید و اون وخورد

 بره باور نمی کرد -گفت: شاید خواب می بینه
 ولی دید جای دلش، خالی مونده تو سینه
 بیا تا برات بگم، تو همون گرگ بدی
 که با نیرنگ و فریب، به سراغم اومدی

                                                            شهیار قنبری

  • HM DI

شب به شب قوچی ازین دهکده کم خواهد شد

                                                                  ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد!

  • HM DI


گرچـــه آتش هدیه ی اسکندر یونانـــــی است

هیزم این شعله ی پیشینه سوز، ایرانی است


در تماشاخانـــه ی تاریــــخ  تنهـــــا کـــــار  ما

واقعی ظاهر شدن در نقش یک قربانی است


تازگـــــی هــا  لهجـــــه ی  بغض  مرا  فهمیده اند

گرچه این خون گریه ها از دوره ی ساسانی است


کرم ابریشم به فرض از پیله بیرون زد چه سود

در تن پـروانـــــــه تـــا روز ابد زندانی است


دور باشم بی کسم، نزدیک باشم ناکسم!

شاعرم، تقدیر من چون ابر سرگردانی است


آدمی چـــون بـره ای از گوسفندان خداست

پیشه ی پیغمبرانش لاجرم چوپانی است


گیسوانت را کـه روی شانه ها کردی رها

تازه فهمیدم شب یلدا چــــرا طولانی است


هر کتابی را که دیدم زین پس آتش می زنم

آخریـن راه نجـــــات ما فقط نادانـــــی است

  • HM DI

فریاد

آب مے خواهم سرابم مے دهند


عشق مے ورزم عذابم مے دهند


خود نمے دانم کجا رفتم بہ خواب


 از چہ بیدارم نکردے آفتاب ؟؟


خنجرے بر قلب بیمارم زدند


 بے گناهے بودم و دارم زدند


 دشنہ اے نامرد بر پشتم نشست


از غم نامردمے پشتم شکست


عشق آخر تیشه زد بر ریشہ ام


 تیشہ زد بر ریشہ اندیشہ ام


عشق اگر این است مرتد مے شوم


خوب اگر این است من بد مے شوم




                         

  • HM DI